لباس گشاد خوانندگی بر تن مسیح علینژاد!
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۶۴۹۶۱
پیراهن سفید پوشیده و موهایش را باز کرده تا ژست عرفانیاش تکمیل شود. آواز معروفی را انتخاب کرده و فکر میکند هر چه صدایش را بالاتر ببرد، یعنی قدرت بیشتری در آواز دارد و این پتک زن «همهچیزدان!» است که این بار خیلی محکم بر پیکر بیرمق آواز ایرانی کوفته شد.
به گزارش ایسنا، میگویند هنر وادی محدودیت نیست؛ هرکه بخواهد میتواند به نوعی در آن طبع آزمایی کند اما قرار هم نیست، هرکس با هر منش و رفتاری در آن عمل کند و ماندگار باشد؛ حداقل در هنر و موسیقی ایرانی که آداب و فرهنگ مختص به خود را دارد، ماجرا اینطور نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طی چند روز اخیر، ویدیویی در فضای مجازی دست به دست میشود که محتوایش آوازخوانی مسیح علینژاد است؛ به این صورت که روی زمینه نشسته، ژستی عرفانی به خود گرفته و صدایش را تا میتواند بالا میبرد! بدون اینکه تکنیکی در کار باشد.
علینژاد؛ زنی که دوست دارد مسخره شود!
قطعا آواز خواندن خانم علینژاد به خودی خود با مشکل خاصی مواجه نیست؛ البته تا زمانی که درست و اصولی بخواند اما زمانی که چنین ویدیویی از او منتشر و وایرال میشود، قضیه متفاوت است. موضوعی که البته بیش از همه به ضرر خود علینژاد است و به راحتی خودش را در معرض تمسخر افراد قرار داده است.
آواز ایرانی این روزها حال و روز خوشی ندارد؛ مخاطب جوان خود را تا حد زیادی است داده و افرادی مانند علینژاد با اعتماد به نفس کاذب نه تنها کمکی به حوزه آواز زنان نمیکند، بلکه تیشه به ریشه پیکر نیمهجان آواز ایرانی میزند و از طرف این پیام را به مخاطب میدهد که خواندن آواز ایرانی نه تنها سخت نیست؛ بلکه اصول و آدابی هم ندارد و هر کسی مانند خانم خبرنگار، میتواند دوربینی بکارد و حین خواندن از خود فیلم بگیرد. حالا اگر فالش بود هم مهم نبود!
هرچند که علینژاد به باری به هر جهت بودن عادت دارد. او حتی ادبیات اولیه روزنامهنگاری و فمنیسم را بلد نیست و فقط داد میزند. حالا این بار متفاوت داد زده است؛ کمی آهنگین!
وقتی همه میخواهند شانس خوانندگی خود را امتحان کنند!
ورود افراد غیر متخصص به حوزه موسیقی اتفاق جدیدی نیست و تا به حال بارها شاهد بودهایم که سلبریتیها از حوزه کاری خود فراتر رفتهاند و بدون اینکه به پختگی لازم در حوزه موسیقی برسند، آلبوم منتشر کردهاند و یا حتی کنسرت گذاشتهاند.
درباره ورود افراد غیر متخصص به حوزه موسیقی دو دیدگاه وجود دارد؛ گروه اول میگویند فضای هنر، فضای آزادی است و مانعی برای فعالیت هیچ فردی در آن وجود ندارد و این مخاطب است که باید خوب را از بد تشخیص دهد. گروه دوم هم معتقدند اگر صرفا بحث علاقه و نه توانایی و استعداد است؛ پس بهتر است از فضای خصوصی خارج نشود؛ یادمان باشد اگر چند نفر در یک جمع خانوادگی از صدایمان تعریف کردند، این دلیل بر خواننده بودن ما نیست!
آواز خواندن برای بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران معروف جذاب و در عین حال آسان به نظر میرسد و خیلیها مثل مهران مدیری، شهاب حسینی، بهرام رادان، نیما نکیسا، محمدرضا گلزار، پژمان جمشیدی شانس خود را در حوزه موسیقی امتحان کرده و اقدام به انتشار تکآهنگ یا آلبوم کردهاند اما در نهایت با اقبال چندانی مواجه نشدهاند؛ مگر تعداد محدودی از آنها که در چند نوبت به واسطه محبوبیتشان در بین مردم روی صحنه کنسرت رفتهاند.
ما با فرضیه راحت بودن خوانندگی بزرگ شدهایم!
اما اگر به دنبال دلیل برای اصرار ایرانیها به خواندن هستیم، میتوان علت را در صحبتهای محمد شعبانی (نوازنده سازهای کوبهای و آهنگساز) در گفتوگو با ایسنا جستجو کرد: «ما با فرضیه راحت بودن خوانندگی بزرگ شدهایم؛ چراکه در بیشتر خانوادههای ایرانی چند نفر را داریم که در جمعها میخوانند و اتفاقا با تعریف و تمجید اطرافیان و این سوال که «چرا خواننده نمیشوی؟» مواجه میشوند و البته که براساس آنچه طی سالها همکاری با قشر موسیقی و سطح سواد برخی خوانندهها دیدهام، همین تعریف و تمجید فامیل در نهایت باعث شده که افرادی با فرضیه راحت بودن خوانندگی وارد آن شوند.»
همچنین بهادر صحت (خواننده) هم درباره علت این ماجرا به ایسنا گفته است: «یکی دیگر از دلایل ساده به نظر آمدن خوانندگی آن دسته از تهیه کنندگان موسیقی هستند که افرادی را به عنوان خواننده و سلبریتی معرفی میکنند که آهنگشان نه حرفی برای گفتن دارد، نه توانایی اجرا دارند و نه صدای خوب! ولی مخاطب میبیند که این افراد کنسرت برگزار میکنند، آهنگ منتشر میکنند، عکس آنها روی بیلبوردها است، وضع مالی خوبی به هم زدهاند، در تلویزیون هستند و... در نتیجه با دیدن این نمونهها فرد با خودش میگوید «من هم مانند همین خوانندهها میخوانم» و گمان میکند که خوانندگی کار آسانی است ولی نمیداند که حتی پیدا کردن همان تهیه کننده کار دشواری است.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مسیح علینژاد آواز ایرانی انجمن خیرین میراث فرهنگی بیتا فرهی درگذشت ضرغامي حوزه موسیقی آواز ایرانی علی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۶۴۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افلاطون در آخرین ساعات عمرش چه میکرد؟
فرارو- اکنون به لطف کشفی تازه در مورد یک طومار مهم باستانی مشخص شده افلاطون که در حدود سال ۳۴۸ میلادی درگذشت در آخرین ساعات عمرش از مهمان پذیرایی کرده بود. افلاطون یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ به دلیل نظریه هایش در مورد سیاست، شعر، دانش و اخلاق شهرت داشت.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، اکنون از طریق دادههای بدست آمده از طومار تازه کشف شده که در کوه وزوویوس مدفون شده بودند میدانیم که آن متفکر یونان باستان در انتقاد کردن زبان تند و تیزی داشته و آخرین لحظات عمرش را صرف انتقاد از "عدم ریتم" یک کنیز دختر فلوتیست کرده بود.
در طومار مذکور به ساعات پایانی زندگی افلاطون و آن چه بر او گذشته پرداخته شده است. طومار نشان میدهد که افلاطون از تب رنج برده و پیش از مرگ در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی در حدود سال ۳۴۸ پیش از میلاد مسیح به موسیقی گوش میداد و از مهمان اش پذیرایی میکرد.
آن طومار که تحت عنوان "تاریخ آکادمی" شناخته میشود و توسط فیلودموس فیلسوف و شاعری که در قرن اول زندگی میکرده نوشته شده از زمان کشف در ویلایی بزرگ در سال ۱۷۵۰ میلادی در ویلایی بزرگ در هرکولانیوم، که اکنون به عنوان ارکولانو در ایتالیا شناخته میشود سالهای متمادی ناخوانا قلمداد میشد.
این طومار پس از فوران آتشفشان وزوویوس در سال ۷۹ پس از میلاد مسیح در زیر چند متر خاکستر در خانهای مدفون شده بود که گمان میرود متعلق به پدرزن ژولیوس سزار بوده و محققان مختلفی در ۲۵۰ سال گذشته در تلاش برای یافتن راهی به منظور خواندن محتوای آن طومار بودند.
اکنون محققان دانشگاه پیزا در ایتالیا از تکنیکهایی از جمله تصویربرداری ابرطیفی مادون قرمز موج کوتاه استفاده کرده اند که تغییراتی را در نحوه تابش نور از جوهر سیاه روی پاپیروس برای رمزگشایی از سند میگیرد. آنان این طومار را قدیمیترین سند تاریخ فلسفه یونانی که اکنون در اختیار ماست توصیف کرده اند.
در آن طومار از مهمان افلاطون با عنوان "مهمان کلدانی" یاد شده و نشان میدهد که مهمان نوازی برای یونانیان امری مقدس بوده است. در طومار هم چنین دفن جسد افلاطون در آکادمی آتن که او به تاسیس آن کمک کرد تایید شده، اما با ذکر جزئیات بیش تری اشاره شده که محل دفن این متفکر عصر باستان در باغی مشخص در محوطه آکادمی بوده است.
هم چنین، دادههای آن طومار نشان میدهند که افلاطون در سال ۴۰۴ پیش از میلاد مسیح یا ۳۹۹ پیش از میلاد مسیح به عنوان برده فروخته شد و این زمانی بیش از رشد محبوبیت او بود که در تضاد با این فرضیه رایج است که ادعا میکند افلاطون در سال ۳۸۷ پیش از میلاد مسیح توسط دیونیسیوس فرمانروای سیراکوز فروخته شد تا نفوذی که افلاطون بر مردم تحت زمامداری آن حاکم ظالم اعمال میکرد را محدود کند.
به لطف پیشرفتهترین تکنیکهای تشخیص تصویربرداری تیم پژوهشی ایتالیایی در نهایت توانست کار خواندن و رمزگشایی بخشهای جدیدی از آن متن را انجام دهد که پیشتر غیر قابل دسترس به نظر میرسیدند. آن تیم پژوهشی باور دارد که تاثیر کامل این کار تنها در سالهای آینده مشخص خواهد شد.
*کوه وزوویوس یک آتشفشان سوما استراتو است که در خلیج ناپل در کامپانیا ایتالیا در حدود ۹ کیلومتری شرق ناپل و در فاصله کمی از ساحل واقع شده است. این یکی از چندین آتشفشانی است که کامپانیا را تشکیل میدهد